احکام

بنده ی خدا بد جور زمین خورد، اگر چرخ موتور چند سانت این طرف تر می اومد، حتما تو جوب می افتاد و دست و پاش می شکست.

جلو رفتم تا کمکش کنم. با دستمال پارچه ای که توی جیبم بود خون هایی رو که روی دست و صورتش بود پاک کردم.

دستمال رو انداختم توی یک پلاستیک و گذاشتمش توی جیبم.اذان که شد نمی دونستم با این دستمال، که توی جیبم هست میشه نماز خوند یا نه؟

پرسیدم، اشکالی نداشت. بدن و لباس هایی که تنم هست باید پاک باشه اما چیز هایی مثل جوراب، دستمال کوچک، دستکش و کمربند لازم نیست پاک باشند.(1)

خیالم راحت شد و تکبیرم رو گفتم.

الله اکبر...

(1) این حکم در صورتی است که لباس های گفته شده از مردار یا حیوان حرام گوشت درست نشده باشند.

توضیح المسائل امام خمینی(ره)، مسئله 861

احکام

پای همه بچه ها ناقص شده بود، دیگه ساق پا برای هیچ کی باقی نمونده بود.به من هم پشت پا زدند، با زانو محکم خوردم زمین.زانوم حسابی خون اومد.«آدم فوتبال هم بازی می کنه؛ مردونه بازی می کنه»، خونه که اومدم بدون اینکه شام بخورم خوابم برد. صبح حواسم نبود که زانوم خون اومده، وضو گرفتم و همون طور نماز خوندم.بعد نماز یادم اومد،خون رو شستم و نماز رو دوباره خوندم(1).

(1)اگه آدم بدونه بدن یا لباسش نجس شده ولی موقع نماز یادش بره، باید بعد از شستن، نمازش رو دوباره بخونه.

توضیح المسائل امام خمینی(ره)، مسئله 803

باد آورده را باد می برد!

اولین چادر نمازی بود که هدیه می گرفتم، در اولین نمازی که باهاش می خوندم، وسط نماز ، باد بردش. به همین راحتی!

مانتوم کامل بود ولی جوراب نداشتم، دست و صورتم هم پوشیده نبود.(1)

می دونستم همینطور هم می شه نماز خوند.نماز رو ادامه دادم.

فاطمه (یکی از دوستام) چادرم رو آورد و سرم کرد. راحت شدم. اینطوری سنگین تر بودم.

(1) در هنگام نماز، پوشیده بودن دست ها و پاها تا مچ،و صورت ( تقریبا به اندازه ای که در وضو شسته می شود) -هرچند خوب است پاها پوشانیده شود.

توضیح المسائل امام خمینی مسئله 789

شک در نماز

این یکی رو هم اگه می زدم تموم می شد.تست های قسمت معارف یه مقداری سخت بود.سخت که نه ،من کم وقت گذاشته بودم.

توی نماز به این جور شک ها توجه نمی شه.یک دفعه یادم اومد.آره.بعد از سلام ، اگه بعد از سلام نماز توی رکعت های نماز شک کنیم.

بدون اینکه بقیه گزینه ها رو بخونم همون رو علامت زدم.بقیه ی گزینه ها رو که خوندم ،کاملا مطمئن شدم.

توضیح المسائل امام خمینی (ره) ،مسئله 1167 ، قسمت دوم

شک در نماز

نیم ساعت بعد همین جا!صحن مسجد گوهرشاد،کنار حوض.

قرار شد هر کسی زیارت کنه و برگرده این جا.نماز زیارت رو بخونیم و با هم بریم ناهار.

توی نماز زیارت حواسم پرت شد. شک کردم رکعت اولم یا دوم .هرچی فکر کردم به جایی نرسیدم . مهم نبود .توی رکعت های نماز مستحبی به شک توجهی نمیشه (1)

(1) مثلا اگر شک دارد که یک رکعت خوانده یا دو رکعت می تواند با خود بگوید یک رکعت خوانده ام  و نماز را ادامه دهد یا اینکه بگوید دو رکعت  خوانده ام و نماز را تمام کند.

توضیح المسائل امام خمینی(ره)،مسئله 1167،قسمت ششم

شک در نماز

تازه گل یا پوچ حسابی گرم شده بود که صادق جاش رو با جلال عوض کرد. دو رکعت نماز خوند و برگشت.

می گفت:قضای نماز صبحم بود.خوندمش که یادم نره.صبح خواب مونده بودم.

وسط بازی همه اش به این فکر بودم که نماز صبحم رو خوندم یا نه.هرچی فکر کردم یادم نیومد.من ناهار ظهرم یادم نیست چه برسه به نماز صبح.

از صادق پرسیدم.می گفت:اگه بعد از گذشتن وقت نماز شک کنی که نماز رو خوندی یا نه لازم نیست قضای اون رو بخونی.

توضیح المسائل امام خمینی(ره)،مسئله 1167 ،قسمت سوم

شک در نماز 2 (ادامه پست قبلی)

نمازش رو که سلام داد ، بدون این که صورتش رو از قبله برگردونه ،ایستاد و تکبیر گفت.آهسته یه حمد خوند و رکوع رفت .بعد از سجده هم تشهد و سلام.

_ علی! میشه بپرسم این نماز یه رکعتی چی بود بعد از نمازت خوندی؟!

_ نماز احتیاط ؛ بعضی وقت ها اگه احتمال بدی نمازت کم داشته ، با این جبرانش میکنی.(1)

(1)یکی از موارد وجوب نماز احتیاط در پست قبل اشاره شده است.

توضیح المسائل امام خمینی (ره) ، مسئله 1215


شک در نماز 1

این هم یه گزارشگر سمج!

وسط میدون دوربینش رو زوم کرده بود روی صورتم و گیر داده بود که اگه توی نمازت شک کنی که رکعت سومی یا چهارم ، چه کار میکنی؟

(فکر میکنم موضوع گزارش ها ته کشیده بود،حالا اومده بودند سراغ احکام)

_ چند لحظه فکر می کنم ، از بین 3 و 4 طبق هر کدوم که احتمال بیشتری میدادم ، نمازم رو ادامه میدم.

_ اگه احتمال هر دو یکی بود چی؟

_ با خودم میگم :انشاالله رکعت چهارمم. نمازم رو تمام میکنم و بعد یک رکعت نماز احتیاط میخونم.

_ چه جوری؟

_ بنویس به حسابم ،باشه طلبت.

دیرم شده بود .سرم رو انداختم پایین و در رفتم.(1)

(1) در پست بعدی ، روش خواندن نماز احتیاط بیان میشود.

توضیح المسائل امام خمینی (ره) مسئله 1199 

شک در نماز

هیچ کدوم از بچه ها باورشون نمیشد.ولی حسابی روی حرف خودش ایستاده بود. معلم فارسی رو میگم. گفته بود:دفعه بعد همه ی املا رو    از یه کتاب غیر درسی می گیرم . یه کتاب باز کرد و شروع کرد:

«اگر در تعداد رکعت های نماز صبح و مغرب یا دو رکعت اول نماز چهار رکعتی شک کنیم و پس از مقداری فکر کردن،نتوانیم گمان کنیم که     کدام رکعت هستیم،نمازمان باطل می شود.»(1)

_ حمید حواست کجاست؟!بنویس دیگه! 

(1) نماز های دو رکعتی که در مسافرت میخوانیم ،نیز همین حکم را دارند.

اجوبة الإستفتائات،1165 و 1166


شک در نماز

_ همین جا بشین هر اشتباهی از من گرفتی ، یه بستنی!

بالاخره یه راهی پیدا کردم که سرگرمش کنم و نمازم رو بخونم.نمازم که تموم شد ، شروع کرد:

_ خب بابایی! میشه دوتا بستنی.

_ یکی رو قبول دارم. رکعت دوم اشتباهی سلام دادم؛ اون یکی برای چی؟

_ اون یکی که بزرگتر بود. رکعت چهارم وقتی نمازت تموم شد دوتا سجده رفتی ، تازه بعدش تشهد و سلام خوندی.

_ این ها به خاطر همون اشتباه اولی بود. اگه اشتباها نمازمون رو سلام بدیم ، باید بعد از نماز ، اون سجده ها و تشهد و سلام رو انجام بدیم. بهش میگن سجده سهو.(1)

(1)اگر در سجده سهو  این جمله را به عنوان ذکر بگوید کافیست:«باسم الله و بالله اللهم صل علی محمد و آل محمد».

توضیح المسائل امام خمینی (ره)،مساله 1243 و 1250